سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سربازسایبری
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده گروه طراحی تم کده

 

 

1)معناى حجاب‏ حجاب براى زن ، به معناى ذلت نیست؛ بلکه به معناى عصمت و حفظ زن است  و نه  فقط عصمت  و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد

هر دوست.

حجاب به معناى چادر نیست؛ اما چادر در نزد ما ایرانى‏ها که زن‏هاى ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است؛ بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به

معناى پوشیدن سالم [است‏]؛ نه پوشیدنى که از نپوشیدن بدتر است. به تعبیرروایات، پوشیده عریان که در عین پوشیدگى، مثل انسان برهنه و عریان است.

آن پوشیدن، به درد نمى‏خورد؛ حجاب نیست؛ پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پاى بدن زن را پوشانده باشد؛ البته صورت و دو دست را

بسیارى فقها مستثنا مى‏دانند؛ البته در مواردى که صورت بدون آرایش و ساده باشد؛ این هم معناى حجاب است. 

   . البته زن‏هاى ایرانى، روش چادر را پیدا

کرده ‏اند که بسیار هم روش خوبى است و هم زیباست و منافى با زیبایى زن نیست و هم حجاب حافظ کامل است. به هر حال، حجاب را چه به شکل

ایرانى، چه به شکل عربى، چه به شکل کشورهاى دیگر که در هر یک از کشورهاى اسلامى زن‏ها یک جور حجاب خود را حفظ مى‏کنند، هر جورى که حجاب

حفظ بشود، این نظر اسلام، تأمین شده است، این، یکى از پیش‏گیرى‏هاى اسلام است.

اسلام در باب حجاب ، پوشش را معین نکرده است؛ مقصود را معین

کرده است. مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعى آنها، به صورت روزمره، تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این، هدف اسلام است.     . در

کشورهاى اسلامى، خانم‏هایى هستند که مقیدند حجاب شرعى را که آیات قرآن به آن ناطق است، رعایت کنند؛ ولى شما ببینید همه آنها یک نوع رعایت

مى‏کنند؛ متدین‏ ها و مقیدهایشان را مى‏گویم؟ در کشورهاى شمال آفریقا حجابى دارند که شما اصلاً با آن آشنا نیستید؛ در کشورهاى شرقى، یعنى هند و

پاکستان، حجابى دارند که باز هم شما با آن آشنا نیستید. اینها هم ناشى از همان شرایط فرهنگى و اجتماعى است.

2 )حجاب، به معناى منزوى کردن زن

نیست‏ مسئله حجاب، به معناى منزوى کردن زن نیست. اگر کسى چنین برداشتى از حجاب داشته باشد، این، یک برداشت کاملاً غلط است. مسئله حجاب

به معناى جلوگیرى از اختلاط و آمیزش بى‏قید و شرط زن و مرد در جامعه است؛ زیرا آمیزش و اختلاط بى‏ قید و شرط، هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد،

به خصوص به ضرر زن است.

3) حجاب و عفت همیشه ما در طول زمان هر وقت گفتیم حجاب و عفت، عده ‏اى گفتند آقا حجاب به عفت چه کار دارد؛ خیلى ‏ها

حجاب دارند؛ عفت ندارند؛ خیلى هم عفت دارند؛ حجاب ندارند. در طول زمان، هر وقت ما این حرف را مى‏گفتیم،... بعضى این را مى ‏گویند؛ در حالى که این،

حرف درستى نیست. عفت یک چیز است؛ حجاب یک چیز دیگر؛ اما عفت، آن چیز غیرقابل دسترسى و غیرقابل تأثیرپذیرى و آن صخره آسیب‏ناپذیر در انسان

نیست؛ مثل همه خلقیات و خصلت‏هاى انسانى، در معرض تهاجم قرار مى‏ گیرد. یکى از چیزهایى که مى ‏تواند آن را از تهاجم به دور بدارد و عفاف زن و طهارت او

و تقواى او و حالت پرهیز و عصمت را در او نگه دارد، نداشتن معاشرت نامناسب در محیط زندگى و محیط کار و محیط جامعه است.

معاشرت نامناسب، یعنى

معاشرتى که در او جهات فرهنگى و اخلاقى خاص رعایت نشده باشد. آن چیزى که مى‏تواند به این نگه‏دارى و مصون‏سازى و جداسازى کمک کند، حجاب

است. بهترین چیز، حجاب است؛ حجاب از طرف زن و حجاب از طرف مرد. حجاب مرد هم نگاه نکردن است: حجاب، یعنى مانع؛ یعنى فاصل در زن.

4) از نظرغرب و فرهنگ غربى، یکى از ارزش‏هایى که براى زن متصور است، این است که با وجود خود و با شخصیت خود، وسایل التذاذ و بهره‏مندى دیگران را فراهم

آورد؛ لذا وقتى ما بر اساس فرهنگ اسلامى اعلام مى‏ کنیم که اسلام براى معاشرت زن و مرد، محدودیتى قائل شده و معاشرت بى‏قید و شرط زن و مرد را

جایز ندانسته، ما را متهم مى‏کنند که شما به زن اهانت مى‏کنید؛ در حالى که اهانت آن چیزى است که در فرهنگ غرب نسبت به شخصیت زن دیده مى‏شود.

5)این مسئله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین، سالم نگه داشته شود. اسلام به مسئله

عفاف زن اهمیت م ى‏دهد؛ البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف، مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند؛ منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت

جسمانى و برترى جسمانى، مى‏تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روى عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. شما امروز هم که در

دنیا نگاه کنید، مى ‏بینید یکى از مشکلات زنان در دنیاى غرب، به خصوص در کشور ایالات متحده امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندى خودشان، به

عفت زن تعدى و تجاوز مى‏کنند. آمار منتشر شده از سوى مقامات رسمى خود آمریکا را من دیدم که یکى مربوط به دادگسترى آمریکا و یکى هم مربوط به یک


مقام دیگرى بود. آمارها واقعاً وحشت‏ انگیز است؛ در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور آمریکا صورت مى‏گیرد! ببینید چقدر مسئله عفت مهم است.


6 )ازسخنان رهبر معظم انقلاب در یکى از خطبه ‏هاى نماز جمعه، 17.5.65   

.1 بیانات رهبر معظم انقلاب در مصاحبه با مجله شاهد بانوان، 28.2.67.2 .بیانات

رهبر معظم انقلاب در دیدار گروهى از خواهران پزشک سراسر کشور، 26.10.68.3 بیانات رهبر معظم انقلاب در سمینار نقش زن در جامعه، 11.12.64.4

 بیانات رهبر معظم انقلاب در کنگره بین‏المللى زن و انقلاب، جهانى اسلام 17.11.66.5  اجتماع خواهران در ورزشگاه آزادى به مناسبت جشن میلاد کوثر،

30.7.76.6 منبع: http://hejab-eslami.blogfa.com/  




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 92 اردیبهشت 12 :: 6:42 عصر

 

 



امروز حکومتهاى دنیا، غالباً آلوده است. ما خدا را شکر مى‏کنیم که نسخه‏ حکومت اسلامى را در این‏جا پیدا کردیم. به نظر ما حکومت با قانون اساسى ما، راقیترین نوع حکومتهاست؛ یعنى

حکومتى که با نظام ولایت فقیه معرفى مى‏شود. بعضى از این مسئله تحاشى مى‏کنند!

در حکومت اسلامى - یعنى حکومت فقیه عادل و فقیه متقى - هم حضور مردم هست، هم حضور معنویت و ارزشهاى اسلامى و حضور تقوا هست؛ این، بالاتر از همه است.

1.مسئله‏ى ولایت فقیه، اساس نظام و ستون فقرات نظام است.

2.ولایت فقیه عادل، یعنى حکومت کسى که دین و اسلام را مى‏شناسد و مى‏داند چگونه باید بر مردم حکومت کرد؛ و نیروى تقوا هم به او کمک مى‏کند که از این خط منحرف نشود.

3.ولایت فقیه، مترقیترین چیزى است که مى‏توان به یک جامعه‏ى بشرى پیشنهاد کرد.

4.ولایت فقیه، یک فرهنگ و یک جریان است.

5.ولایت فقیه، جایگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیرى از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسى‏ترین و محورى‏ترین مفهوم و معناى ولایت‏فقیه است.

نقش ولایت‏فقیه این است که در این مجموعه‏ى پیچیده و در هم تنیده‏ى تلاشهاى گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود.

6.پاسدارى و دیده‏بانىِ حرکت کلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالى‏اش، مهمترین و اساسى‏ترین نقش ولایت‏ فقیه است.

 

 

 




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 91 بهمن 17 :: 2:58 عصر
یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره
عوض اینکه کاهوهای خوب رو سوا کنه ، همه ی کاهو های نامرغوب رو سوا میکنه و میخره
ازش می پرسند چرا اینکار رو کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست
مردم همه ی کاهوهای خوب رو میبرند و این کاهوها روی دست او می مونند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها رو میخرم
اینها رو هم میشه خورد
این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی ره
...........................
یه روز یه ترکـــه میره جبهه
بعد از یه مدت فرمانده میشه
یه روز بهش می گن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش
جواب میده کدوم داداشم؟
اینجا همه داداش من هستن
اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد
اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکری
..........................
به یه ترکه گفتند کتابی بنویس
ترکه برای تالیف آن کتاب حدود چهل سال تحقیق و مطالعه کرد و بیش از ده هزار کتاب رو تمام خوند و به حدود صد هزار کتاب، مراجعه مکرر داشت
اون برای پیدا کردن منابع و کاوش در کتاب خانه های هند، ترکیه، ایران، عراق و ...، سفرهای متعدد انجام داد و بالاخره یک کتاب یازده جلدی نوشت
این ترکه کسی نبود جز علامه امینی و آن کتاب نیز همان الغدیر بود
.........................
یه روز یه ترکه داشته ذکر میگفته
در وسط ذکر هنوز تمام نشده بود که یک حوری بهشتی با جامی در دست از سمت راست اون میاد و جام شراب بهشتی رو تعارف میکنه
اما چون ذکر هنوز تمام نشده بود ترکه به حوری اعتنا نمیکنه
حوری از سمت چپ میآد ولی بازهم ترکه اعتنا نمیکنه و حواسش رو جمع ذکر حقتعالی میکنه
تا اینکه حوری از نظر ناپدید میشه و ترکه بالاخره ذکر خدا رو کامل میکنه
این ترکه کسی نبود جز علامه طباطبایی



موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 2:16 عصر

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

 راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟




موضوع مطلب :

          
شنبه 91 دی 30 :: 6:49 عصر

    «در قضیه‌ى 9 دى سال 88 یک نکته اساسى است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب.»

در ادامه گزیده ای از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی درباره برکات 9 دی می آید:

1. در تاریخ ماندگار شد

روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه‌ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند.

مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.

بیانات    رهبری  در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دى ماه 19/10/1388

2.یک حرکت بدون فراخوان

راز ماندگارى این انقلاب، اتکاى به ایمانهاست؛ اتکاى به خداست. لذا شما مى‌بینید آن روزى که توده‌ى عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنى‌اى متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنىِ جدى‌اى وجود دارد، بدون فراخوان حرکت میکنند مى‌آیند. روز نهم دى شما دیدید در این کشور چه اتفاقى افتاد و چه حادثه‌اى پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعى میکنند راهپیمائى‌هاى میلیونى را بگویند چند هزار نفر آمده‌اند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمى‌اى به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانى که سعى در کتمان حقائق درباره‌ى جمهورى اسلامى دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتى احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ایستاده است، مى‌آیند توى میدان. این حرکتِ ایمانى است، این حرکتِ قلبى است؛ این چیزى است که انگیزه‌ى خدائى در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده‌ى الهى است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. اراده‌ها مقهور اراده‌ى پروردگار است. وقتى حرکت خدائى شد، براى خدا شد، اخلاص در کار بود، خداى متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا». این را دشمنان نظام اسلامى نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تهدید میکنند، حرف میزنند، روشهاى گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف براى جمهورى اسلامى پیدا کنند؛ گاهى اسم حقوق بشر را مى‌آورند، گاهى اسم دموکراسى را مى‌آورند؛ ترفندهائى که امروز براى مردم دنیا حقیقتاً ترفندهاى مسخره است. میگویند افکار عمومى؛ اما افکار عمومى اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهاى مختلف، ملتهاى مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیدادند، که مى‌بینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهى از مردم علیه‌شان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومى دنیا فریب ترفندهاى اینها را نخورده است.

بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش جمهوری اسلامی ایران 19/11/1388

3.بدون علما ممکن نبود

یک مسئله‌ى بسیار مهم و استثنائى است؛ یکى از تمایزات نظام جمهورى اسلامى این است. مجموعه‌ى خبرگان، مجموعه‌ى علماى صاحب‌نام و صاحب شأن در بین مردم، و مورد اعتماد مردم در همه‌ى قضایا، بخصوص در قضیه‌ى بسیار مهم رهبرى و انتخاب رهبرى و قضایاى مربوط به آن محسوب میشود. و همین حضور اثرگذار و حساس در بین مردم، آثار و برکات خودش را داشته است و دارد. حضور مردم در حوادث بزرگ و مهم و اعلان موضعى که میکنند - مثل راهپیمائى مهم بیست و دوم بهمن، که واقعاً یک پدیده‌ى عظیمى بود در تاریخ انقلاب در این شرائط و با این اوضاع و احوال؛ و قبل از آن، حضور مردم در خیابانها در سراسر کشور در نهم دى - بدون اینکه علما و راهنمایان معنوى مردم که مورد اعتماد آنها هستند، دلهاى مردم را به حقائق این انقلاب متوجه کنند، میسر نمیشد. نقش علماى دین در هدایت مردم، منحصر نمیشود به هدایت در امور فرعى و مسائل شخصى و اینها. مهمتر از همه‌ى اینها، هدایت مردم است در مسئله‌ى عظیم اجتماعى و مسئله‌ى حکومت و مسئله‌ى نظام اسلامى و وظائفى که مترتب بر این هست در مقابله‌ى با حوادث جهانى. یقیناً اگر نقش علماى دین و راهنمایان روحانى حذف میشد و وجود نمیداشت، این انقلاب تحقق پیدا نمیکرد؛ این نظام به وجود نمى‌آمد و باقى نمیماند، با این همه مشکلات فراوانى که در سر راه این انقلاب به وجود آوردند. بنابراین علماى دین - که از جمله‌ى برترین آنها، مجموعه‌ى خبرگان هستند - تأثیر ماندگار و مستمرى در حوادث جامعه و سرنوشت جامعه دارند؛ که خوب، آثارش را بحمداللَّه مى‌بینیم.

بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 06/12/1388

4.دنیا خیره شد

شما دیدید فتنه‌اى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنه‌گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنت‌طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه‌ى این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکرده‌ى امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتى دارند که هر توطئه‌اى را دشمن علیه نظام جمهورى اسلامى زمینه‌چینى کند، به توفیق الهى توطئه را خنثى میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوى میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیب‌ناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامه‌ى این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست.

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره) در بیست و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 14/03/1389

5.مشتی بر دهان فتنه‌گران

فتنه‌ى سال گذشته جلوه‌اى از توطئه‌ى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله‌ى با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنه‌گران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طورى که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفته‌اند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانه‌ى این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانى که با همه‌ى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه‌ى اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستکبر - و در رأس آنها آمریکا - علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهى شعار میدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهى صریحاً دشمنى میکنند، گاهى در لفافه میبرند؛ اینها همه براى این است که تحلیل درستى از مسائل ایران و شناخت درستى از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیدارى است، ملت هشیارى است

.بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان‌

 
 



موضوع مطلب :

          
شنبه 91 دی 9 :: 5:59 عصر

ویژگی های گوشت ذبح اسلامی

 

در یکی از رستوران های آمریکا به نام جک این د باکس jack in the boxتقریباً حدود 6 یا 7 سال پیش اتفاقی افتاد که عده ای از این اسهال خونی مردند و بعد که یک مقدار تحقیقات شد

معلوم شد که علت این باکتری ها بوده این باکتری ها البته در دستگاه های گوارشی مثل روده و... هست یعنی در بدن همه ی انسان ها هست ولی وقتی از طریق خوردن وارد بدن بشود باعث ابتلابه اسهال خونی خواهد شد که درصد تلفاتش بالا است.

در این رستوران هم متوجه شدند که مدفوع زیر ناخن آشپز رستوران به گوشت منتقل شده و تعدادی از مشتریان را کشته . گویا اشپز بعد از دستشویی رفتن عجله داشته و دست هارا نشسته!!
شرکتی که تامین کننده گوشت در ان ایالت بود به استاد بنده پروژه ای را داد که بر اساس ان قرار شد ما در گوشت لاکتوفرین ها را فعال تر کنیم که اگر باز هم میکروبی در انها نفوذ کرد امکان رشد نیابد . مبلغ این قرار داد 15 میلیون دلار بود و چون پروژه من هم در مورد همین لاکتوفرین بود با 5 نفر دیگر کار را شروع کردیم اما متاسفانه میزان نفوذ لاکتوفرین در گوشت ها در حین آزمایش متغیر بود و این امکان وجود نداشت که به ماده ثابتی برسیم که اضافه کردن آن به گوشت میزان محافظت در برابر باکتری ها را افزابش دهد.

ما در لابراتوار این لاکتوفرین را فعالش می کردیم و وقتی که  تست

 می کردیم لاکتوفرین در حالت عادی باکتری ها را از بین می برد اما روی گوشت که امتحان می شد گاهی موفق و گاهی نا موفق بود. من ازمایش روی نمونه ها را انجام می دادم و گوشت می گرفتم و محلول های متفاوت را ازمایش می کردم روزی من تصادفاً دیرم شد و مجبور شدم که گوشت از منزل ببرم که گوشت اسلامی بود وقتی امدم این  تسترا کردم دیدم ای بابا جوابها خیلی فرق می کند با گوشت های دیگر یعنی اولاً وقتی ما این باکتری ها را می گذاشتیم درصد این نفوذ باکتری ها خیلی کمتر بود یعنی واقعاً اصلاً خود باکتری بدون لاکتوفرین هم نفوذ نمی کرد! وقتی هم که می شستیم اصلاً چیزی دیگه نمونده بود روی گوشت. کنترلر آزمایش ما اب بود یعنی هر ازمایش با محلولی خاص صورت می گرفت و کنترل ان با اب بود.

من دیدم خود باکتری وقتی به گوشت اسلامی می رسد نفوذ نمی کند و اگر هم کمی نفوذ کند با اب کاملا تمیز می شود. سبحان الله ! اینجا باید اشاره کنم که وقتی در فقه ما آب از مطهرات است به همین دلایل می تواند باشد . ولی الان بخاطر مسائل مادی از اسپری های مختلف استفاده می کنند. ولی همون که اسلام 1400 سال پیش گفته بود آب و آب از همه چیز بهتراست .
وقتی استادم جواب ازمایش را دید تعجب کرد من گفتم که امروز یک فرقی کرده من امروز گوشت حلال آوردم ایشان آقای دکتر نرن نایدی بود و یک هندی هستند که دکترا رو در سوئد گرفته وقبلا به واسطه کشف دلایل میکروبیولوژیک مرگ تعدادی از زنان که از وسایل خاص بهداشتی استفاده می کردند مشهور شده به من گفتند که خودشون – با اینکه مسلمان نیستند- از گوشت حلال استفاده می کنند . در لابراتوار بعضی برایشان سوال شده بود که این چه گوشتی است که این قدر نسبت به نفوذ باکتری ها مقاوم هست . استاد ما در حالی که سالن را ترک می کرد گفت این گوشتی است که هرگز به شما اسهال خونی نمی ده!
برای من علت این مقاومت گوشت حلال بسیار مهم بود و نکته جالب تر این بود که سازمان گوشت امریکا برای تمیز نگه داشتن گوشت 15 میلیون دلار خرج می کند تا این آقا اسپریی برای ایشان بسازد که به گوشت بزنند و مقاوم شود و ان وقت خود او می داند که اگر گوشت اسلامی باشد دیگر نیازی به ان همه هزینه نیست اما علاقه به مال دنیا همه انها را از ابراز حقیقت باز می دارد !

لاکتوفرین دلیلی که کار می کند این است که آهن را می گیرد به خودش و برای همین چون آهن وقتی نباشد باکتری ها نمی توانند رشد کنند ما وقتی که گوشت را اسلامی سر می بریم اول شاه رگ زده می شود بدون اینکه نخاع قطع بشود وقتی شاه رگ قطع می شود چون که نخاع قطع نشده قلب هنوز در حال تپیدن هست وقتی قلب می زند همه خون از بدن خارج می شود و از انجا که تمام اهن در گلبول قرمز است وقتی که همه خون خارج می شود دیگر گوشت ان آهن را ندارد و به خاطر همین نیازی به لاکتوفرین برای از بین بردن آهن نداریم و باکتری ها هم به علت نبود اهن در خون جذب نمی شوند و اگر بشوند با شستشو با اب ساده از بین می روند. گرچه استاد ما با همان ایده ای که از گوشت اسلامی گرفت ان مبلغ را دریافت کرد و اسپری خاصی را هم ساخت و نهایتا حق را منکر شد اما برای خود من این نکته بسیار مهم بود که حساسیت اسلام به نجاست خون ازین جهت است که در تمام فضای اطراف ما صدها بلکه هزاران نوع باکتری وجود دارد که به شدت جذب اهن می شوند و وقتی دست شما خون می اید امکان جذب باکتری ها به وسیله اهن خون بسیار بالا است بنابر این در معرض انواع عفونت ها هستید اما اگر با دقت ( یک بار یا سه بار ) دست خونی خود را اب بکشید راه نفوذ باکتری ها را بسته اید .

وقتی گوشت را به روش سنتی ذبح میکنیم در مقایسه با کشتار صنعتی کشتارگاه ها ، 2 برابر خون بیشتر از بدن حیوان خارج میشود و این یعنی این میران خون در روش کشتار صنعتی در بدن حیوان باقی می ماند .( تایید این مطلب را میتوانید از قصابها بپرسید )

همینطور مرغها وقتی در کشتارگاه ها روی ریل سر بریده میشوند چون خون طبیعی خارج نمیشوند مجبورند آنرا داخل ظرف آب بیاندارند تا خونش کمتر شود و رنگ آن از قرمز به سفید تغییرکند

در صورتی که در اسلام تاکید شده است خون به طور کامل از بدن جانور خارج شود که حتی قدیمی ها بعد از ذبح ، مرغها را ول میکردند تا کاملا تکان بخورد و بپرد تا خونش کاملا خارج شود ( همان حرکت مذبوحانه ) و یا گوسفند را که کاملا دست و پا بزند تا خونش خارج شود

یکی دیگر از نکات ذبح اسلامی این است که وقتی موجودی میترسد و درد میکشد در خونش هورمونهایی ترشح میشود که در کل بدن پخش میشود . اسلام تمامی تمهیدات را برای کاهش ترشح این مواد مضر در بدن حیوان بیان کرده است

یکی اینکه حیوانات بهتر است جلوی هم سر بریده نشوند . دیدن صحنه ذیح باعث رعب و وحشت دیگر حیوانات می شود که این خود ترشح مواد ناسالم را در پی دارد

دیگری اینکه در روش اسلامی کمترین درد و زجر را حیوان میکشد . در تحقیقی در یکی از کشورهای اروپائی بیان شد که روش ذبح اسلامی کمترین میزان درد را بین دیگر روشهای ذبح در دنیا دارد .

جالب اینکه همین میزان کم استرسی هم که ایجاد میشود و در خون مواد مضری را ترشح میکند با توصیه هایی که برای خروج کامل خون در اسلام بیان شده است از بدن خارج میشود .

سایت سالمیم

 




 





موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 91 دی 6 :: 5:50 عصر
دختری 16 ساله‌ که 11 ماه توسط ضدانقلاب شکنجه و زنده به گور شد
سمیه کردستان که بود؟

خبرگزاری فارس: او دختر 16 ساله‌ای بود که 11 ماه توسط ضدانقلاب شکنجه شد؛ موهای سرش را تراشیده و ناخن دست و پایش را کشیدند تا به امام خمینی(ره) توهین کند اما او شهادت را به زندگی با ذلت ترجیح داد.

 

 

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، تاریخ تکرار می‌شود؛ روزگاری می‌رفت که زمین و آسمان از جهالت خسته شود؛ پیامبر اکرم(ص) ظهور کرد و بت‌ها را بیرون راند و از دل‌های غبارگرفته زدود. تمام غبارها را از دل‌ سمیه همسر یاسر و مادر عمار ربود و همین زدودن‌ غبار دل‌ها، ابوجهل‌ها را بر آن داشت تا سمیه را زیر بار سنگین شکنجه‌ها قرار دهد تا به اسلام توهین کند؛ او زیر بار شکنجه‌ها به شهادت رسید به جرم گرویدنش به دین مبین اسلام و ایمان آوردن به پیامبر اکرم(ص).

بیش از 1400 سال بعد، سمیه دیگری پرچم دفاع از اسلام را بلند کرد؛‌ آن هم در خطه کردستان که هنوز هم نام و یادش در ذهن مردمان سرزمین‌اش جاودانه و زنده است.

نام سمیه شهید ایران «ناهید فاتحی‌کرجو» است، پدرش پرسنل ژاندارمری بود و مادرش خانه‌دار. او از کودکی هم قلب مهربانی داشت، اغلب لباس‌ها و وسایلش را به دیگران هدیه می‌کرد. از دوره نوجوانی با گروه‌های مبارز مسلمان همکاری نزدیک داشت و دیگر همسالانش را نسبت به ظلم و ستم رژیم پهلوی آگاه می‌کرد. بعد از درخشیدن نوری از قلب زمین، این نوجوان 13 ساله، از یاران روح‌الله شد.

* جلوی تلویزیون ایستاد و با امام درددل کرد

«محمود فاتحی کرجو» پدر شهیده می‌گوید: ناهید، مذهبی و نترس بود. در جلسات قرآن و جلسات مبارزه با رژیم شاه شرکت می‌کرد و درباره جلساتی که شرکت کرده بود، با دیگران صحبت می‌کرد. در راهپیمایی‌های انقلاب حضور داشت و با دیدن عکس و پوستر شهدا منقلب می‌شد.

به امام خمینی(ره) علاقه زیادی داشت. روز 12 بهمن که برای نخستین بار، امام(ره) را در تلویزیون دید، با صدای بلند مرا صدا کرد و گفت «بابا این آقای خمینی است». دستش را روی صفحه تلویزیون کشید و گفت «خیلی دوست دارم از نزدیک با او صحبت کنم» و جلوی تلویزیون ایستاد و شروع کرد به درد دل کردن با امام.

* ناهید، خیلی زیبا دعا و قرآن می‌خواند

مریم فاتحی کرجو خواهر این شهیده ادامه می‌دهد: ناهید به قرآن علاقه زیادی داشت. در ماه مبارک رمضان حتماً در کلاس قرآن شرکت می‌کرد و قرآن را ختم می‌کرد. خیلی زیبا دعا و قرآن می‌خواند. دعاهای ائمه را با حزن خاصی می‌خواند و ما از خواندن او لذت می‌بردیم.

* ایستادگی سمیه کردستان در مقابل ساواک

یکی از دوستان شهید «ناهید فاتحی‌کرجو» بیان می‌دارد: سال 1357، تظاهرات زیادی در سنندج برگزار می‌شد. یک روز، در خانه مشغول کار بودم که متوجه سر و صدای زیادی شدم. از خانه بیرون رفتم. ناهید و مادرش در خیابان بودند و همسایه‌ها دور و بر آنها جمع شده بودند. خیلی ترسیدم. سر و صورت ناهید زخمی و کبود شده بود و با فریاد از جنایات رژیم پهلوی و درنده خویی‌های ساواک می‌گفت. گویا در تظاهرات او را شناسایی کرده و کتک زده بودند و قصد دستگیری او را داشتند.

آن قدر با باتوم و شلاق به او زده بودند که پشتش سیاه و کبود شده بود. درد زیادی داشت که نمی‌توانست بایستد.

* نفوذ یک کومله در زندگی سمیه کردستان

لیلا فاتحی‌کرجو خواهر شهیده می‌گوید: ناهید 15 ساله بود که خواستگار داشت. خواستگار او شغل، درآمد و وضعیت خوبی داشت و اصرار زیادی به این ازدواج داشت. ناهید هم راضی نبود. فاصله سنی زیادی با آن مرد داشت و می‌گفت «من هنوز به سن ازدواج نرسیده‌ام». مراسم نامزدی مختصری برگزار شد. کم کم متوجه شدیم داماد با ما سنخیتی ندارد.

بعضی وقت‌ها رفتار مشکوکی از خود نشان می‌داد. چندی بعد او را به خاطر فعالیت‌های ضدانقلابی‌اش و در حین ارتکاب جرم دستگیر کردند. ما آن وقت بود که فهمیدیم از اعضای کومله بوده است و بعد از محاکمه اعدام شد. ناهید اصلاً او را دوست نداشت و نمی‌خواست چیزی از او بداند. ناهید را برای بازجویی هم برده بودند. اما چون چیزی نمی‌دانست بعد از مدتی او را آزاد کردند.

بعد از قضیه نامزدی‌اش، تمام فکر و ذهنش مطالعه و خواندن قرآن بود. اما خیلی به او فشار آمده بود. تحمل حرف مردم را نداشت. او هم تودار بود. حرف و کنایه‌های مردم را می‌شنید و تو دلش می‌ریخت و دم نمی‌زد. در واقع فشار مضاعفی را تحمل می‌کرد. از یک طرف مردم می‌گفتند «او جاسوس کومله است چون نامزدش کومله بوده»، از طرف دیگر می‌گفتند «او جاسوس سپاه است و نامزدش را لو داده است». بعد از اعدام نامزدش و سختی‌هایی که متحمل شده بود، معمولا هر جا می‌رفت، من همراه او بودم.

* زمستانی که کومله ناهید را به اسارت گرفت

لیلا فاتحی‌ کرجو ادامه می‌دهد: روز دوشنبه بود؛ در روزهای سرد دی‌ ماه 1360 ناهید بیمار شد به طوری که باید دکتر می‌رفت. من در حال شستن رخت بودم. قرار شد او برود و من بعد از تمام شدن کارم، پیش او بروم. درمانگاه در میدان آزادی سنندج بود. نیم ساعت بعد کارم تمام شد و به سمت درمانگاه رفتم. مطب تعطیل شده بود. دور و برم را گشتم. خبری از ناهید نبود. به خانه برگشتم. مادرم مطمئن بود که اتفاقی نیفتاده است. با اطمینان از پاکدامنی دخترش می‌گفت «حتماً کاری داشته است، رفته دنبال کارش، هر کجا باشد برمی‌گردد؛ دختر سر به هوا و بی‌فکری نیست».

مادر به من هم دلداری می‌داد. شب شد، اما او برنگشت. فردا صبح مادرم به دنبال گمشده‌اش به خیابان‌ها رفت. از همه کسانی که او را می‌شناختند پرس و جو کرد. از دوستان، همکلاسی‌ها، مغازه‌دارها و ... پرسید. تا اینکه چند نفر از افرادی که او را می‌شناختند، گفتند «ناهید را در حالی که چهار نفر او را دور کرده بودند، دیده‌اند که سوار مینی‌بوس شده است». مادرم، راننده مینی‌بوس را که آنها را سوار کرده بود پیدا کرد و از او درباره ناهید پرسید. راننده اول می‌ترسید اما با اصرار مادرم گفت که «آنها را در یکی از روستاهای اطراف سنندج پیاده کرده است».

* جست‌وجوی مادر برای پیدا کردن ناهید و نامه‌های تهدید‌آمیز کومله

لیلا فاتحی‌کرجو می‌گوید: مادرم، با کرایه‌ قاطر یا با پای پیاده، روستاهای اطراف را گشت، اما او را پیدا نکرد. پس از ربوده شدن ناهید، مرتب نامه‌های تهدید کننده به خانه ما می‌انداختند، زنگ خانه را می‌زدند و فرار می‌کردند. در آن نامه‌ها، خانواده‌ را تهدید کرده بودند که اگر با نیروهای سپاه و پیشمرگان کرد همکاری کنید، بقیه فرزندان‌تان را می‌دزدیم یا اینکه می‌نوشتند شبانه به خانه‌تان حمله می‌کنیم و فرزندان را جلوی چشم مادرشان خواهیم کشت. زمان سختی بود. بچه‌ها سن زیادی نداشتند. مادرم هم باردار بود. اضطراب و نگرانی در خانه حاکم بود. مادرم همه جا را می‌گشت تا خبری از ناهید بگیرد.

سیده زینب مادر شهیده «ناهید فاتحی‌کرجو» در زمستان سخت و سرد کردستان به همه جا سر می‌کشید، گاهی بعضی از فرصت طلبان از او مبالغ زیادی پول می‌گرفتند تا آدرس یا خبری از ناهید به او بدهند و آدرس قلابی می‌دادند. خیلی او و خانواده‌اش را اذیت می‌کردند. او تمام شهرهای کردستان را به دنبال ناهید گشت، اما اثری از او پیدا نکرد. سقز، بوکان، دیواندره، مریوان، آبادی‌های اطراف شهرهای مختلف، ... هر کجا که می‌گفتند کومله مقر دارد، می‌رفت. نیروهای پاسدار هم از اسارت ناهید خبر داشتند و آنها هم به دنبال ناهید و دیگر اسرا می‌گشتند.

* کومله‌ها موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می‌گردانند

شهلا فاتحی کرجو خواهر شهیده اضافه می‌کند: خبر به ما رسید که کومله‌ها، موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می‌گردانند. شرط رهایی ناهید را توهین به حضرت امام(ره) قرار داده بودند اما ناهید استقامت کرده و در برابر این خواسته آنها، شهادت را بر زنده بودن و زندگی با ذلت ترجیح داده بود.

مردم روستا، در آن شرایط سخت که جرأت دم زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه‌ این دختر اعتراض کرده بودند. بعد از مدتی به آنها گفته شد، او را آزاد کرده‌اند.

* و اما زنده به گور کردن سمیه کردستان توسط ضدانقلاب

ناهید فقط 16سال داشت؛ او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجه‌های بسیار او را در آذر ماه 1361 زنده به گور کردند و پیکر مطهر این شهیده به تهران منتقل و سپس در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.




موضوع مطلب :

          
چهارشنبه 91 آذر 15 :: 10:50 صبح

 

سخنرانی خانم فرهمند پوردرجمع دانشجویان افغانستان:

    دختران مانند شاخه گل و ریحانه ی هستند که با عطر معطر خویش کانون گرم خانواده را خوشبو می سازد

و ناگفته نماند که زنان در قبال خانواده و همسران خود دارای

وظایفی هستند.که مسئولیت بزرگ بر دوش زنان در خانواده می باشد.و در ادامه فرمودند : پیامبر به زنان حق داده اند که از عشق ، احترام و محبت برخوردار باشد و به آنها آموخته اند که بهعنوان یک زن ، یک مادر ، یک زنی که در اجتماع وظایف و تکالیفش را به نحو احسناً انجام دهد

رئیس مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران فرمودند:وظیفه تامین نیازهای مادر در خانواده به عهده مردان است و وظیفه تامین نیازهای عاطفی در خانواده به عهده زنان می باشد.زنان وقتی می توانند نقش خود را در خانواده به خوبی ایفا کند که خود را متفاوت از مردها بدانند و مشابه مرد عمل نکند. ایشان از نقش زن غربی صحبت نمودند و افزود: وقتی از بیرون به نقش زن غربی نگاه می کنیم فکر میکنیم که دارای زندگی خوب و خوشی هستند اما وقتی از نزدیک به اجتماع زن غربی نگاه می کنی متوجه آمار طلاق و خشونت در خانواده می شویی.و اینجاست که احساس میکنی نیاز دارند به کانون گرم یک خانواده و این تنها زمانی میسر می شود که برود به سوی دستورات اسلام.

خانم فرهمند پور فرمودند: زنان با دو خطر بزرگ مواجه اند و فرقی نمی کند که زن جامعه ایرانی باشد یا زن جامعه افغانی زیرا زنان جامعه ایرانی و افغانی فرق چندانی با هم ندارند.و دختران و زنان باید این دو خطر بزرگ را بشناسند.ایشان در ادامه فرمودند: خطر اول این است که زنان در کنج خانه ها دچار فراموشی بشوند ،زنان را در کنج خانه ها زندانی کنند ، بیسواد بمانند و زنان فاقد عدالت و سلامت و شادی و محبت و احترام باشندو این باعث می شود زنان افسرده ، بی نشاط و بی سواد بمانند و نتوانند مادری خوب برای فرزندان خود باشد و در جامعه نتواند نقش ایفا کند.و راه درازی داریم تا از این بحران نجات پیدا کنیم اما باید به سوی ان حرکت کنیم

سرکار خانم فرهمند پور فرمودند زن نیمی از پیکر جامعه است و این زنان هستند که جامعه را همراهی می کنندوخطر دوم:زن نباید از خانه بیرون بیاید، باسواد شود، شغل پیدا کند و نقش های اجتماعی و سیاسی را کار کندو به توجه به خانواده نکند که این هم خطر بزرگی است.ایشان به مخاطبان خود عرض کردند که دختران و خواهرانم متوجه این خطر باشید و بدانید که این خطر در جوامع غربی وجود دارد و امروز باعث فروپاشی خانواده های غربی شده است.و تفکر انها این است که زن باید به خانه و به عقاید دینی خود پشت پا بزند.

خانم فرهمند پور در ادامه فرمودند: ما هر قدر از مسلمانی خود دور شویم به همان اندازه مشکلاتمان زیاتر خواهد شد، هر قدر از اسلام دور شویم در واقع به دوران جاهلیت نزدیک خواهیم شدو ما باید بداینم که از برکت اسلام بود که جاهلیت در زمان پیامبر از زندگی مردم محو شد و زنان و دختران به حقوق انسانی خود پی بردند و به آن دست پیداکردند..




موضوع مطلب :

          
سه شنبه 91 مهر 18 :: 2:8 عصر

 

آن شب که در آغوش مصلی بودی
خلقی به تو مجنون و تو لیلا بودی
بر گرد تو گشتند و طوافت کردند
چون کعبه عشق و آرزوها بودی
از روح نماز شب تو پیدا بود
کز بهر عروج خود مهیا بودی
معراج تو برد ملتی را با خود
خود نه
به خدا ، خدا سرا پا بودی
تنها نه همین داغ دل امت شد
داغ دل هر لاله به صحرا بودی
مردم به جماران همه محو تو لیک
تو جای دگر محو تماشا بودی
فرماندهی کل قوا جزئی بود
عبد الله و فرمانده دل ها بودی

 




موضوع مطلب :

          
یکشنبه 91 خرداد 14 :: 11:22 صبح




موضوع مطلب :

          
دوشنبه 90 اسفند 29 :: 5:44 عصر
<   1   2   3   4   >